پرهامپرهام، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 6 روز سن داره
عروسی  بابا و مامانعروسی بابا و مامان، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 5 روز سن داره
مامان سحر مامان سحر ، تا این لحظه: 37 سال و 2 ماه و 28 روز سن داره
بابا آرشبابا آرش، تا این لحظه: 38 سال و 1 ماه و 30 روز سن داره
عقد بابا و مامانعقد بابا و مامان، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 13 روز سن داره
ساخت وب سایت پرهامساخت وب سایت پرهام، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 28 روز سن داره

پرهام دنیای سحر و آرش

پرهام دنیای منی

دل درد های شبانه پرهام

سلام مامانی امروز شما 51 روزته مامانی کم کم داری بزرگ و بزرگتر می شی و تو خواب همش میخندی و معلقهای باحالی می زنی  هفته های قبل همش به پهلو می خوابیدی الان همش طاق باز می خوابی . دل دردات بهتر شده هفته های قبل و ماه قبل دل دردهای شدیدی داشتی که یه شب از ساعت 10 شب تا 7صبح از شدت دل درد گریه کردی و بغل مامانی بودی و مامانی همش راه میرفت تا آروم بشی ولی از شدت درد آروم نمیشدی که صبح کله سحر با خاله جون آزاده رفتیم دکتر که گفت این نوعی کولیک که تا سه ماهگی ادامه داره داروی خاصی نداره و طبیعی و براش موسیقی بذار - قران بخون - سشوار روشن کن - رژیم غذایتو درست کنی کمی بهتر میشه
22 ارديبهشت 1392

اولین مسافرت پرهام

سلام مامانی امروز شما 46 روزته روز به روز داری بامزه تر و مامانی تر میشی مامانی هفته قبل اولین مسافرت را رفتی شمال خونه پدر بزرگت   روز سه شنبه بود (10/2/92 که بابایی سه روز مرخصی گرفت و ساعت 6 صبح راه افتادیم و ساعت 9 صبح رسیدیم خونشون خیلی هوای اونجا خوب بود و خیلی خوش گذشت و رفتیم خونه زن دایی و دایی یوسف و خونه حاج آقا و خونه مامان بزرگها ی بابایی به اونام سرزدیم جمعه برگشتیم تهران و شما واسه خودت تو ماشین لم دادی تا خود خونه خواب بودی و خدا را شکر مامانی رو اذیت نکردی . ...
17 ارديبهشت 1392